بارانباران، تا این لحظه: 14 سال و 3 ماه و 3 روز سن داره

باران و بردیا

روزهای سخت

1395/6/8 8:45
نویسنده : مامان
373 بازدید
اشتراک گذاری

وقتی بارانو از شیر گرفتم 22 ماهش بود... زیاد وابسته نبود. فقط شبا موقع خواب به مامان می چسبید و انگار مامان هم زیاد شیر نداشتزبان

پروسه از شیر گرفتن یاران به رااااحتی و ظرف یکی دو روز سپری شدمحبت

الان بردیا تازه وارد 20 ماهگی شده ... اونقدر وابستس به من که شبا تاصبح خواب نداشتم  و در هر حالتی میچسبید بهم  غمگین

از شنبه پروسه از شیر گرفتنشو شروع کردم خیلی سخته خیلیییی بدبو انگار برای من سختتر هم هست نمی دونم چرا؟ متفکر شاید چون شیرم زیاده و همینطور وابستگی پسرخان

امروز سومین روزه که بردیا تو ترکه  خندونکخداروشکر منطقی باقضیه برخورد کرده و وقتی اومد سر وقت شیر بعد از گفتن اخ شده یا اوخ شده  رفته سراغ بازیشچشمک

قربونش بشم که انقد آقا و مظلومهمحبت ... خداروشکر می کنم بابت داشتن این دو تا فرشته معصوم و همراهزیبا

اندر احوالات دیگه هم اینکه همه چی تو خونمون گم میشه چون پسرخان سلیقش با ما فرق داره و هر چیزیو مطابق میل خودش جابجا می کنه مثلا میرم در فریزرو باز می کنم می بینم لنگه کفش ایشون اونجاس ... خوب آخه هوا گرمه میزاره اونجا که برای گردش کفش خنک داشته باشه خندونک... کنترل تلویزیونمونم گم شده بعد از دو بار خونه تکونی اجباری و بی فاصله باور کردیم که دیگه نیست !!! احتمالا پسرخان تشخیص دادن که اون کنترل دیگه بدرد نمی خوره و انداختن تو سطل آشغال خندونکمحبت

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)