بدون عنوان
یک ساله اینجا چیزی ننوشتم
از نوروز 96 تا حالااا
خوب چیز خاصی هم ندارم برای نوشتن...جوجه ها بزرگ میشن و من دلتنگ روزهای گذشته!
باران خوشگلم کلاس دومیه و در واقع داره میره سوم
بردیا هم که سه سال وسه ماهشه و ایشالا از ماه آینده میخاد بره مهد کودک
همون مهدی که باران می رفت رو براش در نظر گرفتیم . امیدوارم بردیا هم مثل باران این مهدو دوست داشته باشه و باعشق باهاش کنار بیاد.
دیروز که می پرسید : چقد طول می کشه تا منو بفرستی مهد؟!!
واقعا خوشمزس این پسرک
باران واقعااا به برادرش عشق می ورزه و این حس متقابله و من واقعاااا عشششق می کنم از رابطشون
البته کشکمکش های خواهر برادری هم دارنااااا ولی در کل خیلی خوبن
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی