مادرانه...
دیگه وقتی مامان دو تا فرشته باشی تنهایی کلاااا بی معناست
دیروز از سرکار که برگشتم خونه دیدم جفتشون خوابالو هستن خیلی خوشحال شدم که اونا میخوابن و منم شاید یه استراحتی کردم
خلاصه هردورو خوابوندم دوطرفمو خودم بینشون
البته خوابم نبرد... ولی به چهره معصومشون توی خواب نگاه کردم
واقعا لذتی از این بالاتر هست که باعشق و آرامش به این فرشته های دوس داشتنی و پاک نگاه کنی؟ بنظرم اصلا عبادته
باران قشنگم ! غیر از صورت زیبا و معصومت قلب مهربونت به من آرامش و خوشی می بخشه ... چقدر پاک و زلالی عزیزکم...چقدر به بودنت و به داشتنت افتخار می کنم ... به اینکه خدا منو لایق داشتنت دونسته بخودم می بالم دلخوشی شیرین زندگیم
بردیای نازنینم ! از اینکه هستی خیلی خیلی خوشحالم و خدا رو شکر می کنم که شیرینی مادر بودنو دوباره نصیبم کرده و این بار در کنار پسرک شیطون وبامزه ای که حسابییی خودشو تو دلم جا کرده و هر لحظه میگم چقدر خوبه که هستی نمک زندگی من !